اجتهاد عام و خاص:

 اجتهاد به‌ معنای خاص، تنها در میان فقیهان اهل‌سنت مطرح است. این اصطلاح مرادف با رأی و عبارت از نوعی تشریع و جعل قانون از سوی فقیه در موارد فقدان نص و مصداق روشن آن قیاس استبلکه شافعی آن را مرادف قیاس می‌داند. در این گونه از اجتهاد، وقتی در کتاب و سنت، برای استنباط شرعی، نص وجود ندارد، مجتهد به اجتهاد و برداشت شخصی و ذهنی خویش رجوع می‌کند. در واقع این نوع اجتهاد نوعی عملیات فکری و ذهنی است که در آن رای و نظر شخصی مجتهد مبدل به یکی از منابع فقه می‌گردد.

شیعه به سبب برخورداری از روایات امامان معصوم(ع) که ابواب گوناگون فقه را پوشش داده است، خود را از اجتهاد به‌معنای خاص، بی‌نیاز می‌داند. اجتهاد به‌معنای عام که در عصر معصومان نیز میان اصحاب ایشان رواج داشته، همان اجتهاد مورد قبول شیعه است. در این نوع از اجتهاد، فقیه حکم شرعی را تنها از میان روایات و آیات و قرائن مختلف، به مدد تعقل و اصول و روشهای اصول فقه بیرون می‌کشد و در صدور فتوا، تنها بر عقل و برداشت شخصی خود تکیه نمی‌کند. تعقل و تدبر در اینجا تنها برای فهم ادله‌ای که شرع اسلام به عنوان منبع استنباط احکام معرفی کرده به کار می‌رود. به گفته ایت الله مرتضی مطهری، اجتهاد جائز در نظر شیعه یعنی به کار بردن تدبّر و تعقّل در فهم ادله شرعیه.»

منبع:وب سایت ویکی شیعهhttp://fa.wikishia.net



مشخصات

آخرین جستجو ها